مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب به چالشهای امروز استکبار جهانی با انقلاب اسلامی اشاره کرده و فرمودند: «اگر آن روز گمان امریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملت ایران فائق آید، امروز برای مقابله سیاسی و امنیتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البته باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته ملت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.»
۱ - سال ۱۳۵۷ (۱۴۰۰ قمری و ۱۹۷۹ میلادی) در ایران به رهبری حضرت امام خمینی انقلابی دینی با سه ویژگی «اسلامی»، «مردمی» و «عدم وابستگی به شرق و غرب» و مبتنی بر ولایت فقیه رخ داد که علاوه بر اینکه از نظر شکلی و محتوایی با همه انقلابهای پیشین تفاوت داشته و در تقابل مستقیم با مستکبران و جهانخواران قرار داشت؛ با نفی رسمی نظام سلطه و با شعار «نهشرقی، نهغربی» پرچم استقلال و عدم تمکین از قواعد ظالمانه شرق و غرب را برافراشته و الگوی جدیدی از نظامهای سیاسی را پیش روی مردم جهان قرار داد.
۲ - الگوی حکومتی جدید ایران، طی سالهای آغازین خود با موج سنگینی از انواع فشارها، دخالتها و تهدیدهای نظامی و امنیتی و … حداقل در پنج حوزه مواجه شده بود: «از یکسو آتش جنگ تحمیلی با حمایت همه قدرتهای بزرگ شرق و غرب و تمامی همپیمانان آنان در جهان علیه نظام نوپای ایران زبانه میکشید»، «از سوی دیگر در مقابل همه حمایتهای مادی و معنوی، تسلیحاتی، اقتصادی، اطلاعاتی، لجستیکی، سیاسی، امنیتی، مستشاری، تکنولوژیکی و… که از صدام میکردند، کشور ایران را در محاصره شدید نظامی، تسلیحاتی و اقتصادی قرار داده بودند»، «از دیگر سو تقریباً تمامی شهرهای کشور با تحرکات براندازانه و جداییطلبانه گروهکهای وابسته به دو اردوگاه استعماری شرق و غرب مواجه بود و کشور آماج فعالیتهای بیرحمانه و وحشیانه اعم از براندازی، جاسوسی، ترور، انفجارات و… بود»، «همچنین هر از گاهی کشور با کودتا تهدید میشد که کودتای امریکایی نقاب (با سرواژه «نجات قیام ایران بزرگ») که بعدها به نام کودتای شهید نوژه معروف شد معروفترین آنها بود»، «در داخل حاکمیت نیز عناصر به اصطلاح ملی، مذهبی و گروهک نهضت آزادی و عوامل و عناصر همکار سرویسهای اطلاعاتی دشمن، رسماً حاکمیت را در دست گرفته و برای براندازی نظام تلاش میکردند». با این وصف همه توطئهها، دخالتها، فشارها، تحریمها، تهدیدها، فتنهها و… در دهه اول انقلاب با درایت، تیزبینی و مدیریت بینظیر حضرت امام راحل و حمایت همه جانبه مردم از الگوی ولایت فقیه خنثی و بیاثر شد، اما باور دشمنان انقلاب اسلامی این بود که نظام حکومتی جدید ایران یک مدل موفق سیاسی نبوده و قائم به شخصیت منحصر بهفرد و کاریزماتیک حضرت امام است و پس از وی بهطور قطع سقوط خواهد کرد.
۳ - با ارتحال حضرت امام و انتقال منصب ولایت فقیه به حضرت امام خامنهای، به تدریج پوچ و متوهمانه بودن نظر دشمنان در باره آینده نظام سیاسی ولایت فقیه آشکار و ثابت شد که نظام ولایت فقیه یک مدل موفق سیاسی است و از استحکام بسیار بالای منطقی، علمی و عملی برخوردار بوده و برای اداره کشور و اهدافش برنامه دقیق دارد و میتواند الگوی مردم آزاده جهان برای رهایی از یوغ استعمار و تشکیل حکومت مستقل باشد.
سال ۱۳۷۴ در مکه مکرمه و در کنار خانه خدا در گفتوگو با یک استاد بنگلادشی نظرش را درباره انقلاب اسلامی جویا شدم. ایشان در نظری بسیار بدیع و عالی از مدل سیاسی ایران دفاع کرد و گفت: «خمینی در خمینی میماند اگر خامنهای نبود» و در تشریح این سخن ناب گفت: تمام دنیا در پی اثبات این مدعا بودند که نظام سیاسی ایران فاقد حداقلهای اداره یک کشور بوده و فقط به دلیل کاریزمای امام خمینی مانده و بعد از او حتماً سقوط خواهد کرد، اما اینک حدود هفت سال است که توسط خلف صالحش امام خامنهای به بهترین شکل ممکن اداره میشود و این نشان میدهد که نظریه ولایت فقیه یک نظریه ذهنی نبوده و قابل پیاده شدن در هر کشور اسلامی از شیعه و سنی است و اهل سنت هم مطلقاً ولایت حاکم مسلمان را نفی نمیکنند و فقط مقید به فقیه بودن ولایت نیستند که صدالبته حاکم فقیه بر حاکم غیرفقیه رجحان دارد.
۴ - نظام جمهوری اسلامی در ۳۰ سال گذشته، در عصر پساخمینی و در دوران حضرت امام خامنهای با عجیبترین، شدیدترین، پرفشارترین و ناجوانمردانهترین چالشها، فشارها، توطئهها، تحریمها و تهدیدهای غرب در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی، امنیتی، جاسوسی، خرابکاری و … از یکسو و سوءمدیریتها و آسیبها، فتنهگریها و چالشهای داخلی از سوی دیگر مواجه بوده و به لطف خداوند سبحان و تحت زعامت، ولایت، تیزهوشی، تدبیر و مدیریت بیبدیل و بینظیر حضرت امام خامنهای بر همه آنها فائق آمده و به حرکت پرشتاب خود به سمت قلههای مورد نظر و استقرار حکومت جهانی حضرت ولیعصر (عج) ادامه داده است.
۶ سال پیش هنری کیسینجر یهودی (برجستهترین رجل سیاسی و وزیر خارجه سالیان دور امریکا که فقط به دلیل اینکه پدرش آلمانی بود نتوانست به جایگاه ریاست جمهوری امریکا برسد) در فصل چهارم آخرین کتاب خود «موسوم به نظم جهانی» به موضوع رابطه ایران و امریکا پرداخته و تلویحاً به اقتدار سیاسی جمهوری اسلامی ایران و قدرت ماورایی رهبر ایران اذعان و اعتراف کرده و میگوید: رهبر دینی و انقلابی ایران طی ۲۵ سال گذشته (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۳) با یک مهندسی پیچیده و ناشی از درک قوی او از نظام بینالملل، با عبور مقتدرانه از گردنههای صعبالعبور و از پیش پا برداشتن همه موانع موجود، در برابر نظام نوین امریکایی، از مدل نظم نوین دینی خود بر جهان دفاع کرده است. او میگوید: خامنهای اینک یکه تاز میدان نبرد با امریکا و مرد شماره یک منطقه غرب آسیاست و هیچ معادله و معاملهای بدون در نظر گرفتن نقش او امکان تحقق ندارد، همگان دیدند که در شرایطی که همه دنیا بر رفتن اسد از سوریه اتفاق نظر و اصرار داشتند و امریکاییها برای پیشبرد اهداف خود در این منطقه بیش از ۷ تریلیون دلار هزینه کرده بودند، حرف و خواسته رهبر ایران به کرسی نشست و خاکریز خود را به مرزهای اسرائیل (رژیم غاصب صهیونیستی) رساند و برای حکومت اسرائیل کابوس و وحشت را هدیه کرده است.
۵ - حضرت امام خامنهای در ناامنترین منطقه جهان، امنترین کشور جهان را رهبری میکند و به تدریج در حال غلبه بر مشکلات درونی کشور و ایجاد و استقرار دولت اسلامی است. شخصیت و رفتار و مدیریت منحصر به فرد ایشان هر شاهد ناظر و هر شخصیت سیاسی را در اقصی نقاط جهان به کرنش و تحسین وا داشته است که به عنوان حسن ختام به برخی از آنها اشاره میشود:
- کوفیعنان (دبیرکل اسبق سازمان ملل متحد): آقای خامنهای رهبر کل مسلمانان جهان است و ایرانیها و مسلمانان جهان باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند.
- خاویرپرز دکوئیار (دبیرکل اسبق سازمان ملل): من در عمر سیاسی خود، در بین سیاستمداران جهان شخصیتی به هوشمندی آقای خامنهای ندیدهام.
- پوتین (رئیسجمهور روسیه): «با عنایات به مطالعاتی که من در باره مسیح داشتهام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگیهای نوشتهشده برای مسیح را در آیتالله خامنهای دیدم و برایم متجلی شد. حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمیکرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمیشود. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.»
- کاندولیزا رایس (وزیر امور خارجه اسبق امریکا و مشاور ارشد جرج بوش): «رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها، با صرف بیشترین بودجهها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.»
بنیصدر (اولین رئیسجمهور ایران): «اگر ایشان [امام خمینی] زنده بود، صدها بار به آقای خامنهای احسنت میگفت. دلیل این تحسین این است که آقای خامنهای به خوبی توانسته نظامی را که آقای خمینی ایجاد کرد، حفظ کند.»
اینک پیر و مراد عاشقان، حضرت خامنهای عزیز مصمم و استوار کشور را در مسیر اعتمادسازی و دمیدن روح امید به آیندهای روشن و احیای باورها و ارزشهای آسیب دیده دینی و حراست از میراث گرانبهای حضرت امام خمینی قرار داده و مردم را به ورود به گام دوم انقلاب اسلامی و احیای نظم نوین اسلامی و حرکت بهسوی حکومت جهانی حضرت حجت ارواحنافداه فراخوانده است.
مهمترین چالشهای دوره ۳۰ ساله زعامت مقام معظم رهبری
از آنجا که شناخت عوامل ماندگارساز انقلاب اسلامی وظیفهای همگانی برای بقای انقلاب است، در این مقاله، تلاش شده است چالشهای دوره ۳۰ ساله زعامت رهبر معظم انقلاب اسلامی و تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری را فهرستوار مورد اشاره قرار دهیم:
۱- ارتحال ملکوتی حضرت امام (ره) و برنامهریزی دشمن برای پایان انقلاب اسلامی
۲- آغاز جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، براندازی خاموش، آغاز پروژه استحاله نیروهای انقلاب و نفوذ به ارکان حاکمیتی و مدیریتی کشورتوسط دشمنان انقلاب اسلامی.
۳- پایان دوره تنزیل انقلاب اسلامی و آغاز دوره تأویل که سبب بروز قرائتهای متعارض با اسلام ناب و اندیشههای ولایی میشد.
۴- جابهجایی ارزشهای انقلابی با ضد ارزشهایی مانند تنشزدایی، تعاملگرایی و...
۵- کمرنگ شدن تفکر انقلابی و انزوای نیروها و نهادهای انقلابی
۶- روی کار آمدن تکنوکراتها و پیدایی طبقه نوکیسه و یقه سفید
۷- بازگشت عناصر ضدانقلاب و گروههای اپوزیسیونی به داخل کشور
۸- قدرتیابی جریان روشنفکری غربگرا در پرتو پیروزی چپگرایان مذهبی در انتخابات خرداد ۷۶،
۹- تحمیل مطالبات غیرقانونی گروههای اپوزیسیونی از طریق گروههای اپوزیسیونی درون قدرت
۱۰- افراطیگری برخی گروههای سیاسی درون قدرت
۱۱- تلاش غرب برای پیادهسازی الگوی فروپاشی شوروی سابق در ایران
۱۲- غائله ۱۳ رجب توسط شیخ سادهلوح منتظری
۱۳- قرار دادن ایران به عنوان محور شرارت توسط امریکا و پیش کشیدن پرونده هستهای ایران
۱۴- قتلهای زنجیرهای با هدف متهمسازی نظام و برخی از مسئولان کشور
۱۵- مقاومت و جنجال بر سر کوتاه کردن دست غارتگران بیتالمال
۱۶- غائله کوی دانشگاه در تیرماه ۷۸ به عنوان اولین قشونکشی معاندان انقلاب اسلامی
۱۷- ماجرای ترور حجاریان با هدف تخریب چهره بسیج
۱۸- تلاش برای تعویق انتخابات مجلس هفتم در اسفند ۸۲،
۱۹- ریاست جمهوری نهم در سال ۸۴ و پیروزی گفتمان اصولگرایی و دوقطبیهای پررنگ در جامعه
۲۰- انتخابات دهم ریاست جمهوری و هشت ماه فتنهگری در سال ۸۸ (فتنه ۸۸)
۲۱- زیر سؤال بردن توان دفاعی کشور جهت دوقطبی کردن جامعه با موشک و معیشت
۲۲- انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال ۹۲ و صفبندیهای جدید چالشبرانگیز در کشور
۲۳- تشدید تحریمهای اقتصادی امریکا
۲۴- آشوبهای خیابانی و برپایی غائله دی ماه ۹۶،
۲۵- هنجارشکنی در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۹۶،
۲۶- جنگ خلیج فارس و عملیات طوفان صحرای امریکا در منطقه
۲۷- حکم موهن دادگاه میکونوس
۲۸- ۱۱ سپتامبر و آغاز حملات تروریستی امریکا به منطقه
۲۹- تشدید فشارهای غرب در پرونده هستهای ایران
۳۰- مذاکرات هستهای و برجام
۳۱- خروج امریکا از برجام و تورم کمسابقه در کشور
۳۲- بروز پدیده داعش در منطقه و حمله وحشیانه داعش به عراق
۳۳- بحران سوریه و حضور نیروهای مستشاری سپاه در خارج از مرزهای کشور
۳۴- تجاوز عربستان و ائتلاف عربی به مردم مظلوم یمن
۳۵- تهاجم افسارگسیخته شبکههای اجتماعی به بنیانهای اخلاقی و اعتقادی جامعه
تفاوت چالشهای دوره تنزیل با دوره تأویل
دوره زعامت ۳۰ ساله رهبر معظم انقلاب اسلامی شباهت زیادی به دوره ۳۰ ساله پس از ارتحال پیامبر گرامی اسلام (ص) دارد که به دوره تأویل موسوم است. چالشها و بحرانهای دوره تأویل به نسبت دوره تنزیل هم زیادتر و هم پیچیدهتر و هم عمیق ترند.
۱- چالشهای دوره تأویل، اما برخلاف منازعات و درگیریهای دهه ۶۰، بیشتر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، رسانهای و جنسی از جنگ نرم دارند که از جمله آنها میتوان به ورود عناصر تجدیدنظرطلب و سکولارها به مدیریت کلان کشور، غائله ۱۳ رجب، تهاجم فرهنگی غرب، عدمباور برخی نخبگان به هجمه فرهنگی غرب، همراهی برخی از روزنامههای زنجیرهای و مطبوعات با ناتوی فرهنگی، نفوذ برنامهریزی شده سرویسهای جاسوسی غرب و… اشاره کرد.
در مواردی مانند غائله کوی دانشگاه در تیر ماه ۷۸، حوادث تلخ پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه ۸۸، آشوبهای دی ماه ۹۶ که ماهیتی امنیتی داشتند باز هم ریشه و عوامل اصلی آن، در طراحی انقلابهای رنگی غرب، کودتای سبز سران فتنه، فضاسازی رسانهای گروههای ضدانقلاب، دخالت عناصر افراطی جریانهای سیاسی و حمایت سرویسهای اطلاعاتی، هدایت شبکههای اجتماعی و نهفته بود.
تدابیر حکیمانه جهت عبور از چالشها
بررسی موشکافانه مدیریت ۳۰ ساله رهبر معظم انقلاب در مقابله با چالشهای گذشته نشان میدهد مدیریت معظمله از اصول و روشهایی نظاممند، علمی و الهی برخوردار بوده که نتیجه آن عبور موفقیتآمیز از همه چالشهای فراروی نظام و کشور در ۴۰ سال گذشته میباشد.
بدون تردید بررسی نقش رهبر معظم انقلاب در هر یک از چالشهای فوق در این مجال و مقال محدود ممکن نیست لکن با دستهبندی این چالشها در چند عنوان کلی به تدابیر حکمیانه رهبر معظم انقلاب ذیل هر یک اشاره مختصر شده است.
الف) تدابیر حکیمانه در مدیریت چالشهای فرهنگی
۱- هشدار و انذار نسبت برنامه شوم غرب تحت عناوین تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم، جنگ روانی، جنگ ارادهها و...
۲- فضاسازی سالم با گفتمانسازی انقلابی جهت مقابله با اهداف فرهنگی دشمن.
۳- تبیین اهداف و مقاصد دشمن از مسمومسازی فضای روانی کشور.
۴- توصیه به مسئولان جهت هوشیاری فرهنگی و اقدامات بازدارنده.
۵- افشای برنامههای پشت پرده و نفوذ فرهنگی دشمن
۶- بیدارسازی همراهان و سادهلوحان در امر جنگ نرم
۷- دستور جلوگیری و برخورد با شبکههای اجتماعی بیگانه.
۸- فرمان همگانی بر لزوم اتخاذ آرایش جنگی در مقابل آرایش دشمن.
ب) تدابیر حکیمانه در مدیریت چالشهای خارجی
۱- ورود بهنگام به موضوع و تعیین مواضع نظام
۲- تبیین نقشه، اهداف و انگیزه دشمنان از اقدامات خصمانه و گرفتار نیامدن در بحرانهای هدفمند دشمن همچون حمله صدام به کویت، حمله امریکا به عراق و افغانستان به رغم اینکه برخی معتقد بودند در حمله صدام به کویت باید در کنار صدام بود یا در حمله امریکا به افغانستان تأکید داشتند باید در کنار امریکا قرار بگیریم.
۳- برخورد قاطع و سادهسازی مسئله از طریق بیان ناکامی دشمن.
۴- ارائه راهکار عملی و اجرایی عزتمندانه و مدبرانه در قبال تحولات منطقهای و فرامنطقهای.
ج) تدابیر حکیمانه در مدیریت چالشهای سیاسی
۱) دعوت به انسجام و وحدت همه جریانها و گروههای سیاسی.
۲) تبیین سوءاستفاده دشمن از اختلافات و نقار داخلی.
۳) حمایت کلی و عمومی از دولت و قوای سهگانه.
۴) نصیحت دلسوزانه و پدرانه نسبت به نیروهای انقلابی.
۵) تبیین علل و عوامل منازعات سیاسی با تأکید بر لزوم مرزبندی خودی و غیرخودی.
۶) تبیین روش برخورد نظام با گروههای معاند داخلی وفق سیره سیاسی حضرت امیر (ع) و حضرت امام (ره).
د) تدابیر حکیمانه در مدیریت چالشهای اقتصادی
۱- تبیین اهداف دشمن در راهاندازی جنگ اقتصادی.
۲- اتخاذ رفتار واقعبینانه در برابر نقش عوامل داخلی و خارجی در حوزه اقتصاد.
۳- توصیه مصرانه و پیگیرانه به مسئولان و مدیران جهت اهتمام به حل مشکلات معیشتی مردم.
۴- تشکیل ستادهای لازم و برگزاری جلسات کاری جهت اتخاذ تصمیمات راهبردی در حوزه اقتصاد همچون قرارگاه اقتصاد مقاومتی.
۵- دستور برخورد با عوامل مخل و مخرب اقتصادی.
۶- بیان نقاط آسیب و علل اصلی نابسامانیهای اقتصادی.
۷- ارائه راهکارهای عملیاتی و کاربردی در حوزه اقتصاد.
۸- تبیین وظایف دستگاههای حاکمیی و دولتی و آحاد جامعه در رفع مشکلات اقتصادی مردم.
ه) تدابیر حکیمانه در مدیریت چالشهای امنیتی
۱- استفاده از ظرفیتهای واقعی نظام در مدیریت بحرانها از طریق مردم، دین، امام و شهدا.
۲- تبیین نقش عوامل بیگانه و لزوم هوشیاری در برابر آن.
۳- کمک به تحلیل مردم و اقناع افکار عمومی نسبت به خطای عوامل آشوب.
۴- تفکیک عوامل ناراضی و غافل با عناصر معاند و خائن
۵- اتمام حجت با عوامل اصلی و سران برهم زننده نظم جامعه.
۶- دستور برخورد با تخلفات احتمالی و بازداشت عوامل خاطی.
روزنامه جوان
نظر شما :